گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش یازدهم: سوره ي جن




اول
کلیات
در مکه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و داراي 28 آیه، 235 کلمه و 870 حرف است. این سوره سی و « جنّ » کلیات: سورهي
و هفتاد و دومین سوره در چینش کنونی قرآن است. (« یس » و قبل از سورهي « اعراف » نهمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
است که به معناي موجودي با شعور پوشیده از انسان (و نامرئی) است. در این نامگذاري از آیهي اول این « جنّ » تنها نام این سوره
سوره الهام گرفته شده است.
فضیلت
فضیلت: در حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده که هر کس سورهي جن را زیاد بخواند، در دنیا از چشم زخم، جادو و
البته این آثار در صورتی است که فرد سوره را قرائت کند و به محتواي آن ایمان آورده و «1» . نیرنگ جنیان محفوظ خواهد ماند
طبق آن عمل نماید.
اهداف
اهداف: مهمترین هدفهاي این سوره عبارتاند از: 1. یادآوري توحید، معاد و نبوّت؛ 2. بیان این که نفوذ اسلام و قرآن فراتر از
قلمرو انسانی است و شامل جن نیز میشود. ص: 272
مطالب
؛( 2. اشارهاي به علم بیکران الهی بر غیب (در آیهي 26 ؛(20 - مطالب: الف) عقاید: 1. اشارهاي به توحید و نفی شرك (در آیات 2
- 4. مطالبی دربارهي نبوت و عبادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیات 19 ؛( 17 و 23 - 3. اشارهاي به معاد (در آیات 15
5. تذکر این که برخی فرستادگان خاص خدا اطلاعاتی از علم غیب الهی دارند (در آیهي 27 ). ب) داستان: گزارشی پیرامون ؛(23
15 ). ج) مطالب - جنّ و شنیدن قرآن توسط آنها و ایمان آوردن گروهی از آنان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیات 1
2. تذکر این که ؛( فرعی: 1. اشارهاي به آزمایش الهی و کسانی که با روي گردانی از یاد خدا گرفتار عذاب میشوند (در آیهي 17
مساجد از آن خداست و کسی را با خدا نخوانید (در آیهي 18 ). *** ص: 273
صفحه 86 از 134
دوم
دوم: محتواي سورهي جن قرآن کریم در آیات اول تا سوم سورهي جن به دیدگاه جنیان در مورد قرآن و تعجب آنان از شنیدن آن
3. قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجباً* یَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن - اشاره میکند و میفرماید: 1
نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَداً* وَأَنَّهُ تَعَالَی جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَۀً وَلَا وَلَداً بگو: به سوي من وحی شد که نفراتی از جن (به سخنانم) گوش فرا
که ما (قرآن) خواندنی شگفتی شنیدیم،* که به سوي هدایت رهنمون میشود؛ پس بدان ایمان آوردیم و هیچ کس » : دادند و گفتند
را شریک پروردگارمان قرار نمیدهیم؛* و اینکه عظمت پروردگار ما والاتر است، در حالی که هیچ همنشین و فرزندي برنگزیده
است؛ شأن نزول: داستان نزول این آیات را به صورتهاي مختلف حکایت کردهاند. خلاصهي آنها این است که پیامبر صلی الله
علیه و آله در نماز صبح یا در دل شب، در وادي جن، قرآن تلاوت میکرد که گروهی از جنیان صداي او را شنیدند و تعجب
کردند و به آیات الهی ایمان آوردند و به سوي قوم خود بازگشتند و آنان را از این واقعه باخبر کردند و به سوي اسلام فراخواندند.
به معناي پوشیده و « جن » . ص: 274 نکتهها و اشارهها: 1 «1» . آیات فوق به این ماجرا اشاره دارند
و «1» . ناپیداست. این تعبیر گاهی به معناي عام به کار میرود که شامل هر موجود ناپیدا اعم از داراي شعور و بدون شعور میشود
گاهی به معناي خاص به کار میرود، به معناي موجودي با شعور و مکلّف که قرآن این صفات و ویژگیها را براي او بر شمرده
است: الف) داراي علم و قدرت تشخیص حق و باطل است؛ ب) داراي تکلیف و مسئولیت است؛ ج) از شعلهي آتش آفریده شده
است؛ د) داراي قدرت فوق العاده است و میتواند در آسمانها نفوذ و خبرگیري کند؛ ه) میتواند با انسان ارتباط برقرار کند و
البته در مورد جنیان «2» . اسراري را به او بگوید؛ و) داراي رستاخیز و معاد است؛ ز) آفرینش جن قبل از آفرینش انسان بوده است
داستانها و خرافات زیادي رواج دارد که غیر از حقایق قرآنی است. 2. جنیان داراي شعور و عقل تکلیف هستند؛ از این رو لغات را
میشنوند و میشناسند و کلام اعجازآمیز قرآن را تشخیص میدهند و از اینرو آنان ایمان آوردند و حتی به تبلیغ دین اسلام
پرداختند. 3. جنیان از شنیدن آیات اعجازآمیز قرآن تعجب کردند؛ چرا که آهنگ و محتواي آن جالب و جذب کننده بود و از
4. در این آیات دیدگاه جنیان در بارهي قرآن بیان فردي درس ناخوانده صادر میشد. ص: 275
شده است که گفتند: الف) قرآن کتابی هدایتگر است؛ ب) کتابی است که به سوي رُشد و هدایت راهنمایی میکند و مردم را به
5. جنیان به تعالیم پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان «1» . سعادت و سرمنزل مقصود میرساند؛ ج) کتابی خواندنی و عجیب است
آوردند، ولی یادآور شدند که این راه هدایت است و آنان راه شرك را در پیش نگرفتند و نیز یادآور شدند که خداي عظیم
پروردگار آنهاست که با هیچ کس خویشاوندي ندارد و داراي فرزند و همسر نیست. آنان با این سخنان به خرافات جامعهي عرب
در اصل به معناي قطع است و به « جَ دّ » . جاهلی پاسخ دادند که میپنداشتند خدا فرزندانی از فرشتگان و همسري از جن دارد. 6
«2» . معناي عظمت، شدّت، جدّیت و بهره میآید و در این جا مقصود عظمت خداست که او را از دیگر موجودات جدا میسازد
آموزهها و پیامها: 1. (علاوه بر انسانها) جنیان نیز تحت تأثیر قرآن قرار گرفتند و ایمان آوردند. 2. جنیان، شنوا، با شعور و تشخیص
دهندهي حقایق هستند. 3. قرآن هدایتگر و رشدآور و توحیدآموز است. 4. همچون جنیان از قرآن درس توحید و نفی شرك
بگیرید. 5. قرآن با خرافات مبارزه میکند و خدا را بیهمسر و فرزند معرفی میکند. *** ص:
7. وَأَنَّهُ - 276 قرآن کریم در آیات چهارم تا هفتم سورهي جن به عقاید خرافی برخی جنیان و انسانها اشاره میکند و میفرماید: 4
کَانَ یَقُولُ سَ فِیهُنَا عَلَی اللَّهِ شَطَطاً* وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَی اللَّهِ کَ ذِباً* وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ
الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً* وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَ ا ظَنَنتُمْ أَن لَن یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَ داً و اینکه سبکسر (قوم) ما به خدا گزاف نسبت میدهد؛* و
اینکه ما گمان میکردیم که انسان و جن بر خدا دروغ نمیبندند؛* و اینکه همواره مردانی از انسان (ها) به مردانی از جن پناه
صفحه 87 از 134
میبردند، و [لی بر پوشش (گناه) آنان بیفزودند؛* و اینکه آنان گمان میکردند- همان گونه که شما گمان میکردید- که خدا
هیچ کس را برنمیانگیزد؛ نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از سبک سرِ سفیه که سخنان ناروا به خدا نسبت میداد، یا ابلیس است که
از جنس جن بود و پس از نافرمانی نسبتهاي گزاف به خدا میداد و یا هر جن سبکسر دیگري که به خدا نسبت ناروا میداد و
2. برخی جنیان خوشباور بودند و گمان میکردند که هیچ انسان و جنّی بر خدا دروغ «1» . براي او فرزند و همسر قایل میشد
نمیبندد و از این رو سخنان سبکسران قوم خود را در مورد خدا میپذیرفتند و به تقلید کورکورانه از آنان میپرداختند. 3. در این
آیات به خرافات و انحرافات عملی برخی انسانها اشاره شده است؛ مردانی که به جنیان پناه میبردند و کاهن میشدند تا مشکلات
ص: «2» . خود را حل کنند، ولی این کار بر گمراهی، گناه و سرکشی کاهنان یا جنیان میافزود
277 برخی مفسران حکایت کردهاند که در عصر جاهلیت، وقتی قافلههاي عرب شبهنگام به درهاي وارد میشدند، کاروانیان به
رییس جنیان آن دره از شرّ سفیهان قومش پناه میبردند تا نجات یابند. آیات فوق به این خرافه اشاره دارد. 4. در این آیات به
انحراف عقیدتی مشترك برخی انسانها و جنیان اشاره شده است که گمان میکردند بعد از موسی و عیسی علیه السلام پیامبري
البته «1» . نخواهد بود و از این رو پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را تکذیب میکردند یا گمان میکردند که معادي در کار نیست
5. جنیان هم «2» . مانعی ندارد که هر دو معنا صحیح باشد و هر دو عقیدهي خرافی در میان برخی عربها و جنیان وجود داشته باشد
جنس مرد و زن دارند که غالباً مردان انسانها به مردان جن پناه میبردند. آموزهها و پیامها: 1. نسبت دادن سخنان ناروا به خدا
نشانهي سبکسري است. 2. (خوشباور نباشید و در مورد مطالب دیگران تحقیق کنید، چون) ممکن است برخی افراد مطالب دروغ
به خدا نسبت دهند. 3. برخی انسانها منحرفاند و به کهانت و پناه بردن به جن رو میآورند (پس مراقب باشید). 4. پناه بردن به
جن و کهانت موجب گناه و سرکشی است. 5. برخی انحرافات عقیدتی، مشترك بین انسان و جن است. 6. در مورد نبوت و معاد به
دنبال گمان نروید که موجب انحراف میشود. ص: 278 *** قرآن کریم در آیات هشتم تا
- دهم سورهي جن به بسته شدن درهاي آسمان به روي جنیان و ممنوعیت استراق سمع و حیرت آنان اشاره میکند و میفرماید: 8
10 . وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَ دْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِیداً وَشُهُباً* وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَصَداً*
وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمِن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً و اینکه ما آسمان را لمس کردیم (و جستوجو نمودیم) و آن را پُر
از پاسدارانِ سخت (نیرومند) و شهابها یافتیم؛* و اینکه ما در آن (آسمان) در محلهایی، براي شنیدن (اسرار) مینشستیم، و [لی
هر کس اکنون گوش فرا دهد، براي (خود) ش شهابی کمین کرده مییابد؛* و اینکه ما نمیدانیم آیا در مورد کسانی که در
زمیناند بدي خواسته شده است، یا پروردگارشان براي آنان هدایت را خواسته است؟! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات سخنان
مؤمنان جن بازگو شده است. آنان براي این که حقانیت قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله را نشان دهند، نشانهاي قابل درك براي
همنوعان خود آوردهاند؛ یعنی به آنان خبر میدهند که دگرگونی عظیمی در جهان رخ داده و درهاي آسمان بسته شده و اجازهي
استراق سمع به آنان داده نمیشود. این نشان میدهد که دوران شیطنت جنیان و کهانت کاهنان و جهل و خرافهپرستی پایان یافته و
خورشید وحی و نبوت طلوع کرده است. 2. منظور از پاسداران و شهابهاي آسمان چیست؟ پاسخ این پرسشها را ذیل آیات 18
سورهي حجر و 10 سورهي صافات بیان کردیم و در این جا اشاره میکنیم که الف) آسمان محل ستارگان است و شهابسنگها
همچون تیر به جوّ زمین برخورد میکنند و به شعلهي فروزانی تبدیل میشود. این تیرها شیطانها تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم،
ص: 279 را از ورود به آسمان منع میکنند. البته این مطلب نوعی تشبیه مسائل غیرمادي، به مسائل مادي است؛ یعنی مقصود از
آسمان جایگاه فرشتگان و عالم ملکوت است و شیاطین که میخواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند و از اسرار آینده با خبر
ب) ممکن است مقصود آیه آسمان معنویت یا علم باشد که دانشمندان و «1» . شوند، به وسیلهي انوار معنوي ملکوتی رانده میشوند
عالمان دین با قلمهاي روشنگر خود، همچون شهابی، به طرف شیطان صفتان نشانه میروند و آنان را از نفوذ و شیطنت در آسمان
صفحه 88 از 134
3. مؤمنان جن، با زیرکی، هدایت و رشد «2» . معنویت و علم و عقاید مردم دور میسازند و پردههاي جهل و خرافه را کنار میزنند
را به پروردگار نسبت میدهند، امّا شر و بدي را با فعل مجهول میآورند که نشان دهند آنچه از سوي خدا میرسد خیر و نیکی
در برابر « هدایت » است و شرّ و فساد از ناحیهي خود مردم و به خاطر سوء استفاده از نعمتهاي الهی است. 4. در این آیات واژهي
استفاده شده است، در حالی که خیر در برابر شرّ است. این به خاطر آن است که هدایت یکی از مصادیق خیر است و در این « شرّ »
جا این مصداق خاص مورد نظر بوده و بر آن تکیه شده است. 5. مؤمنان جن گفتند: ما نمیدانیم (که با بسته شدن درهاي آسمان و
پرتاب شهابها به سوي جنیانی که قصد استراق سمع دارند) آیا شرّ براي مردم زمین اراده شده است یا هدایت. پس این اظهار
حیرت و عدم اطلاع، یا به خاطر دلبستگی به استراق سمع از طرف جنیان بود که نمیتوانستند باور کنند ممنوعیت استراق سمع خیر
باشد و یا به خاطر آن بود که با طرح این پرسش شنوندگان خود را بیدار و متوجه حقایق کنند. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم،
ص: 280 آموزهها و پیامها: 1. پس از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درهاي آسمان (معنویت) به روي شیطانصفتان بسته
شد. 2. آسمان (معنویت) به شدّت محافظت میشود. 3. جنیان سابقهاي طولانی در استراق سمع دارند. 4. جنیان از تحوّلات جهان
پس از بعثت حیرت زده شدند. 5. براي هدایت انسانها، جلوگیري از شیطنت جنیان، لازم و زمینهساز است. *** قرآن کریم در
15 . وَأَنَّا مِنَّا - آیات یازدهم تا پانزدهم سورهي جن به صالحان و ظالمان جنیان و فرجام آنان اشاره میکند و میفرماید: 11
الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً* وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَن نُعْجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُعْجِزَهُ هَرَباً* وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَي آمَنَّا بِهِ فَمَن
یُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْساً وَلَا رَهَقاً* وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِکَ تَحَرَّوْا رَشَداً* وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ
حَطَباً و اینکه ما در میانمان (افرادي) شایستهاند و از میان ما (افرادي) غیر آن هستند؛ (ما داراي) روشهاي گوناگون هستیم؛* و
اینکه ما یقین داشتیم که عاجز کنندهي خدا در زمین نیستیم و با گریختن (خود) او را عاجز نمیکنیم؛* و اینکه ما هنگامی که
رهنمود (قرآن) را شنیدیم به آن ایمان آوردیم؛ و هر کس به پروردگارش ایمان آورد، پس، نه از کاستن (پاداش) میترسد و نه از
پوشش (عذاب)،* و اینکه ما برخی از میانمان مسلمان و برخی از میانمان بیدادگرند و کسانی که اسلام آوردند، پس آنان در
طلب هدایت بودهاند؛* و امّا بیدادگران، پس هیزم جهنّم هستند. نکتهها و اشارهها: 1. اصل اختیار و آزاديِ اراده در میان جنیان نیز
وجود دارد؛ از این رو در میان آنان افراد صالح و غیر صالح، و مسلمان و ستمکار وجود دارند و هر تفسیر قرآن مهر جلد بیست و
یکم، ص: 281 گروهی راهی انتخاب میکند. 2. برخی احتمال دادهاند که مؤمنان جن این سخنان را براي تبرئهي خود گفتهاند تا
کسی گمان نکند که همهي جنیان همچون ابلیس شیطان صفتاند و یا این که همهي آنها به استراق سمع میپردازند و با شرور در
و پس از «1» ارتباطاند. 3. در این آیات عقاید جنهاي صالح بیان شده که آنان به قدرت خدا و گریزناپذیري از آن یقین داشتند
شنیدن رهنمودهاي قرآن بدان ایمان آوردند و مسلمان شدند. آري؛ نه میتوان بر قدرت خدا غلبه کرد و نه میتوان از قلمرو قدرت
او گریخت. انسان نه در زمین میتواند فرار کند و نه در آسمانها؛ چرا که همه جا قلمرو حکومت خداست. 4. پس از ایمان چیزي
در «3» « ستمکاران » یعنی به کسی ستم نمیشود؛ چون خدا عادل است. 5. در این آیات گروه «2» ، از پاداش نیکیها کاسته نمیشود
مطرح شدهاند. این تقابل اشاره به آن است که ریشهي ستمکاري عدم تسلیم در برابر خداست و آنچه انسان « مسلمانان » برابر گروه
را از آلوده شدن به ظلم بازمیدارد، اسلام واقعی و تسلیم در برابر دستورات خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است. از پیامبر صلی الله
ص: «4» . علیه و آله روایت شده: مسلمان کسی است که مردم از زبان و دست او در امان باشند
6. ستمکاران آتشگیرهي دوزخ هستند؛ چرا که آنان به وسیلهي کردار و گفتار خود در دنیا آتش به زندگی مردم میزدند و 282
اکنون در رستاخیز عذابی متناسب با گفتار و عملشان دریافت میکنند. آموزهها و پیامها: 1. جنیان داراي آزادي اراده و اختیار در
عقیده و عمل هستند و گروهها و خطوط مختلف در میان آنان وجود دارد. 2. به قدرت خدا و گریزناپذیري از آن یقین داشته باشید
(که جنیان نیز متوجه آن شدهاند). 3. ایمان آورید تا امنیت یابید. 4. اسلام و تسلیم در برابر خدا، هدایتآور است. 5. هر کس
صفحه 89 از 134
مسلمان واقعی باشد ستم نمیکند. 6. فرجام ستمکاران دوزخ است. قرآن کریم در آیات شانزدهم و هفدهم سورهي جن به
. آزمایش افراد در پیمودن راه صحیح و پاداش پیروزمندان و کیفر شکست خوردگان این صحنه اشاره میکند و میفرماید: 16 و 17
وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَۀِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَاءً غَدَقاً* لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَن یُعْرِضْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَاباً صَعَداً و اینکه اگر (بر فرض) بر
راه (راست) پایداري کنند، حتماً با آب فراوان سیرابشان میکنیم،* تا در آن (مورد) آنان را بیازماییم؛ و هر کس از یاد
پروردگارش روي گرداند، او را به عذاب فزایندهي (مشقت بار) وارد میکنیم! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به رابطهي امور
معنوي با فزونی رزق و نعمت اشاره شده است؛ یعنی استقامت بر راه ایمان، نه تنها موجب برکات معنوي میگردد و تفسیر قرآن مهر
جلد بیست و یکم، ص: 283 انسان را به سعادت و کمال میرساند، بلکه موجب نزول باران رحمت و آب فراوان و در نتیجه فزونی
تأکید شده است؛ یعنی گام « استقامت بر ایمان و راه راست » 2. در این آیات بر «1» . نعمت و آبادانی زمین و رفاه افراد میگردد
نهادن به راه راستِ ایمان، اگر زودگذر باشد، چنین نعمتهایی را به دنبال ندارد، بلکه استقامت و ایستادگی در راه راست و ایمان
است که موجب نزول برکات میشود. 3. در این آیات به آزمایش افراد به وسیلهي فراوانی آب و نعمت اشاره شده است. آري؛
آزمایش افراد گاهی با مصیبتها و از دست دادن نعمت است و گاهی با افزایش نعمت. 4. برخی افراد در برابر نعمتهاي الهی
سپاسگزارند و در آزمایش خویش موفق میشوند، ولی برخی دیگر در اثر نعمت فراوان گرفتار غرور و سرکشی میشوند و از یاد
خدا غافل میگردند، که فرجام آنان عذاب روزافزون مشقتبار خواهد بود. 5. در این آیات به رابطهي دوري افراد از یاد خدا با
آري؛ کسی اگر از یاد خدا روي برتابد و قدر نعمت را نداند، گرفتار عذاب «2» . عذاب مشقتبار روزافزون اشاره شده است
6. این آیات ممکن است دنبالهي سخنان مؤمنان جن با قوم خویش و یا سخنانی از جانب خدا باشد که لابه «3» . روزافزون میشود
لاي سخنان جنیان بیان شده است؛ احتمال اول با ظاهر و سیاق آیات تناسب بیشتري دارد ولی در نتیجهي تفسیر قرآن مهر جلد
بیست و یکم، ص: 284 مطلب تأثیري ندارد؛ چون بیان قانون آزمایش است که در مورد جن و انسان اجرا میگردد. آموزهها و
. پیامها: 1. استقامت بر راه خدا، موجب رفاه مادي میشود. 2. بین امور معنوي و افزایش نعمتهاي مادي رابطهي مستقیم هست. 3
. افزایش نعمت یکی از راههاي آزمایش افراد است. 4. در هنگام فزونی نعمتها به یاد خدا باشید تا گرفتار عذاب نشوید. 5
به دعوت توحیدي « جن » رويگردانی از یاد خدا عامل عذاب روزافزون است. *** قرآن کریم در آیات هجدهم و نوزدهم سورهي
پیامبر صلی الله علیه و آله و واکنش افراد در برابر او اشاره میکند و میفرماید: 18 و 19 . وَأَنَّ الْمَسَاجِ دَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً*
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً و اینکه مساجد از آنِ خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید (و نپرستید).*
و اینکه هنگامی که بندهي خدا (: محمد صلی الله علیه و آله) برخاست، در حالی که او را میخواند (و میپرستید) نزدیک بود بر
که در « مساجد » نکتهها و اشارهها: 1. مضمون آیهي هجدهم نفی شرك و دعوت به توحید است، اما در مورد لفظ «. او ازدحام کنند
این آیه آمده است مفسران قرآن سه تفسیر ارائه کردهاند: الف) مقصود مکانهاي سجده باشد، همچون مسجد الحرام یا مساجد
دیگر و تمام مکانهایی که در آن جا براي خدا سجده میشود. بنابر این، مقصود آیه آن است که همهي سجدهگاهها و مسجدها از
آن خداست و پرستش غیر خدا در آن جا ممنوع است. مساجد بود خاص پروردگار نخوانید کس را به جز کردگار (مجد) ب) این
که مقصود از مساجد همان اعضاي هفتگانهي انسان است که در هنگام سجده آنها را بر زمین مینهد. از امام جواد علیه السلام در
و به آیهي فوق استدلال کردند که «. کف دست و انگشت شست او باقی باشد » : مورد قطع دست دزد روایت شده که فرمودند
باشد، « سجود » ج) این که منظور از مساجد همان «1» . پس اعضاي هفتگانهي سجود نباید بریده شود .« مساجد از آن خداست »
یعنی سجده باید فقط براي خدا باشد. البته تفسیر سوم شاهد و دلیل ندارد ولی مانعی ندارد که دو تفسیر دیگر صحیح باشد و تفسیر
اول به ظاهر و تفسیر دوم به باطن آیه اشاره داشته باشد؛ یعنی امام مفهوم را توسعه داده باشند. 2. ممنوعیت خواندن و پرستش غیر
خدا در مساجد، به معناي ممنوعیت توسّل و شفاعت نیست؛ اگر کسی از پیامبر و اولیاي الهی چیزي را به طور مستقل بخواهد و به
صفحه 90 از 134
آنها توسّل جوید، عمل او شرك و ممنوع و حرام است، اما اگر از اولیاي الهی تقاضاي وساطت در درگاه الهی یا شفاعت با اجازهي
خدا کند، صحیح است؛ چون این مطلب در راستاي توحید و با اجازهي خداست و شفاعت کننده، قدرتی مستقل در برابر خدا به
شمار نمیآید؛ همان طور که برادران یوسف از پدرشان یعقوب خواستند که براي آنان طلب آمرزش کند و او وعدهي این کار را
3. در این آیات اشاره شده که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله عبادت میکرد و قرآن «2» . داد
ص: 286 میخواند افراد اطراف او جمع میشدند. منظور از این افراد، یا همان مؤمنان جن هستند که اولین بار جذب آیات قرآن
شدند یا یاران پیامبر صلی الله علیه و آله هستند که براي شنیدن سخنان آن حضرت اطرافش حلقه میزدند و یا منظور مشرکان عرب
هستند که در هنگام عبادت پیامبر صلی الله علیه و آله، اطراف او گرد میآمدند و به استهزا و آزار آن حضرت میپرداختند. البته در
بودن و بندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و پرستشگري او « عبد » 4. در این آیات بر «1» . این جا تفسیر دوم از همه مناسبتر است
تأکید شده است. این مطلب نشان میدهد که صفات بندگی و پرستش دو صفت افتخارآفرین است. آموزهها و پیامها: 1. مساجد
محل توحید است. 2. مساجد را محل گفتارهاي شركآمیز قرار ندهید. 3. پیامبر بندهي خدا و پرستشگر او بود. 4. پرستش (و
قرآنخوانی شما) زیر ذرهبین دیگران است و ممکن است مورد هجوم قرار گیرد. *** قرآن کریم در آیات بیستم تا بیست و سوم
به محتواي توحیدي دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و عدم استقلال او و وظیفهي الهیاش و نیز به فرجام مخالفانش « جن » سورهي
23 . قُلْ إِنَّمَا أَدْعُوا رَبِّی وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً* قُلْ إِنِّی لَاأَمْلِکُ لَکُمْ ضَرَّاً وَلَا رَشَداً* قُلْ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی - اشاره میکند و میفرماید: 20
مِنَ اللَّهِ أَحَ دٌ وَلَنْ أَجِ دَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَ داً* إِلَّا بَلَاغاً مِنَ اللَّهِ وَرِسَالاتِهِ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فَیهَا أَبَداً تفسیر
من) فقط پروردگارم را میخوانم (و میپرستم) و هیچ کس را شریک او قرار ) » : قرآن مهر جلد بیست و یکم، ص: 287 بگو
در واقع، من هیچ کس از (عذاب) خدا پناهم » : بگو *«. در حقیقت، من مالک هیچ زیان و هدایتی براي شما نیستم » : بگو *«. نمیدهم
نمیدهد و هیچ پناهگاهیجز او نمییابم؛* جز رساندن (پیام) از طرف خدا و رسالتهاي او (که پناه من است)؛ و هر کس نافرمانی
شأن نزول: حکایت «! خدا و فرستادهاش را نماید، پس در واقع، براي او آتش جهنّم است، در حالی که جاودانه در آن ماندگارند
کردهاند که کافران مکه به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: از دین خود بازگرد تا ما به تو پناه دهیم. آیهي فوق فرود آمد و به آنان
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات بر محتواي توحیدي دعوت پیامبر اسلام صلی الله «1» ! پاسخ داد که هیچ پناهی جز خدا نیست
. علیه و آله و نفی هرگونه شرك از آن تأکید شده است، تا بندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و خط توحیدي او را روشنتر سازد. 2
در این آیات اشاره شده که پیامبر صلی الله علیه و آله به طور مستقل چیزي از خود ندارد و اگر خدا نخواهد، او نه میتواند زیانی را
از خویش دفع کند و نه کسی را هدایت کند و نه پناهگاهی غیر خدا دارد. این مطالب از طرفی هرگونه غلو را از ساحت پیامبر صلی
الله علیه و آله نفی میکند و نشان میدهد که او بدون عنایت الهی یک انسان معمولی است و از طرف دیگر صداقت یک رهبر
مطرح « هدایت » در برابر « زیان » الهی را نشان میدهد که صادقانه همه چیز را از خدا میداند و خود ادعایی ندارد. 3. در این آیات
تفسیر قرآن «2» . شده است و اشاره دارد به این که سود حقیقی در هدایت است و هر کس راهنمایی و هدایت نشود زیان کرده است
4. وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله رساندن پیام الهی به مردم است و تنها عمل به این وظیفه مهر جلد بیست و یکم، ص: 288
5. مقصود از رسالتهاي پیامبر صلی الله علیه و آله همان بلاغ و رساندن پیامهاي «. است که پناهگاه او را نزد خدا تضمین میکند
الهی است و این تعبیر نوعی تأکید است. 6. کیفر گناه و عصیان در برابر خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله، آتش جاودان دوزخ
. است؛ البته روشن است هر گناهی موجب آتش جاودان نمیشود، مگر آن که با شرك و کفر همراه باشد. آموزهها و پیامها: 1
تعالیم پیامبر صلی الله علیه و آله توحیدي است. 2. پیامبر صلی الله علیه و آله به طور مستقل مالک چیزي نیست. 3. هیچ پناهگاهی
جز خدا نیست. 4. وظیفهي رهبران و مبلغان دینی رساندن پیام الهی است. 5. اگر رهبران و مبلغان دینی وظیفهي تبلیغی خود را انجام
دهند مشکلی نخواهند داشت. 6. مخالفت با خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله از عوامل عذاب جاودان است. *** قرآن کریم در
صفحه 91 از 134
به لجاجت مخالفان و ناتوانی آنان و عدم آگاهی پیامبر صلی الله علیه و آله از « جن » آیات بیست و چهارم و بیست و پنجم سورهي
25 . حَتَّی إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَ یَعْلَمُونَ مَنْ أَضْ عَفُ نَاصِ راً وَأَقَلُّ عَدَداً* قُلْ إِنْ - زمان عذاب آنان اشاره میکند و میفرماید: 24
أَدْرِي أَقَرِیبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَداً ص: 289 تا هنگامی که آنچه را وعده داده
نمیدانم آیا » : شدهاند ببینند؛ پس به زودي خواهند دانست که چه کسی از نظر یاور، ناتوانتر و از نظر تعداد، کمتر است!* بگو
آنچه وعده داده میشوید نزدیک است، یا پروردگارم براي آن فاصله (زمانی) قرار میدهد؟! شأن نزول: حکایت کردهاند که برخی
از مشرکان، همچون نَضر بن حارث، بعد از نزول آیات قبل و وعدهي عذاب به مخالفان، پرسیدند که این وعده چه موقع تحقق
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از چیزي که به مخالفان وعده داده شده، یا «1» . مییابد و آیهي فوق فرود آمد و به آنان پاسخ داد
مجازات و بلاهاي الهی در دنیاست و یا عذاب قیامت؛ البته مانعی ندارد که هر دو مورد مقصود آیه باشد. 2. از لحن این آیات
استفاده میشود که مخالفان پیامبران و نیز مخالفان اسلام پیوسته قدرت و کثرت نفرات خود را به رخ مؤمنان میکشیدند و آنان را
از این رو قرآن به مسلمانان دلداري میدهد و به مخالفان هشدار میدهد که سرانجام روز شکست مخالفان «2» ؛ ناتوان میشمردند
اسلام فرا میرسد و روشن میشود که تعداد و قدرت چه کسانی بیشتر است. 3. تاریخ نشان داده و در آیات قرآن نیز بیان شده
که گروههاي اندك مؤمنان بر نفرات زیاد کافران پیروز میشوند. از امام علی علیه السلام نیز روایت شده که اي مردم! در «3» است
4. در این آیات اشاره شده که ص: 290 «4» . راه هدایت هرگز از کمی نفرات وحشت نکنید
پیامبر صلی الله علیه و آله از زمان عذاب و رستاخیز آگاه نیست و آگاهی از این امور مخصوص خداست و او خواسته است که این
موضوع مخفی بماند تا امتحان مردم کامل شود؛ زیرا اگر مردم بدانند که عذاب و رستاخیز نزدیک یا دور است امتحان کمتأثیر و
ناقص خواهد شد. آموزهها و پیامها: 1. لجاجت کافران (تا هنگام رستاخیز و عذاب) ادامه دارد. 2. در روز موعود حقایق روشن
میشود (پس عجله و فخرفروشی نکنید). 3. برخی علوم (همچون آگاهی از زمان قیامت و عذاب) مخصوص خداست. *** قرآن
به پیامبران داراي علم غیب و محافظت دقیق از آنان (در انجام « جن » کریم در آیات بیست و ششم تا بیست و هشتم سورهي
28 . عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَ داً* إِلَّا مَنِ ارْتَ َ ض ی مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ - مأموریت) اشاره میکند و میفرماید: 26
یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَ داً* لِیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْ َ ص ی کُلَّ شَیءٍ عَدَداً (او) داناي نهان است و هیچ
کس را بر (اسرار) نهانش مسلّط نمیسازد،* جز کسی از فرستاده [ها] که (خدا از او) خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش
رویش و از پشت سرش (محافظانی) کمین کرده وارد میسازد،* تا معلوم دارد که یقیناً، رسالتهاي پروردگارشان را رساندهاند؛ و
نکتهها و اشارهها: 1. علم غیب مخصوص خداست «. به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است
و او برخی علوم غیبی را در اختیار پیامبران خود قرار میدهد؛ البته وحی و علوم غیبی که در اختیار پیامبران قرار میگیرند دقیقاً
کنترل و محافظت میشوند. 2. در آیات قرآن مکرر آمده است که علم غیب مخصوص خداست و تفسیر قرآن مهر جلد بیست و
و از طرف دیگر، در آیهي فوق یک مورد استثنا شده است و در آیات دیگر قرآن نیز «1» یکم، ص: 291 پیامبران علم غیب ندارند
و در احادیث نیز برخی موارد از علوم غیبی پیامبر «2» به برخی علوم غیبی عیسی علیه السلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اشاره
مفسران قرآن در مورد تفسیر آیات و روایات فوق چند تفسیر ارائه «3» . صلی الله علیه و آله و امامان علیه السلام بیان شده است
کردهاند: الف) منظور از علم غیب مخصوصِ خدا همان علم ذاتی و استقلالی است؛ بنابر این پیامبران علم غیب مستقل ندارند، اما به
صورت تبعی و با عنایت خدا علم غیب دارند. ب) مقصود از علم غیبِ مخصوص خدا، همان علم به ساعت رستاخیز و مانند آن
است، اما علوم غیبی دیگر در اختیار پیامبران نیز هست. ج) علم غیبِ مخصوص خدا آن است که در لوح محفوظ (: علم الهی) ثبت
است ولی آنچه در لوح محو و اثبات است، پیامبران و امامان نیز میدانند. د) علم غیبِ مخصوص خدا همان علم فعلی است و
و گاهی مصلحت ایجاب «4» پیامبران علم غیب بالفعل ندارند، اما هرگاه به رخصتِ الهی اراده کنند خدا به آنان تعلیم میدهد
صفحه 92 از 134
البته مانعی ندارد که همهي این تفسیرها صحیح باشد. 3. فرشتگان نگهبان از جلو و «5» . میکند که پیامبر یا امام چیزي را ندانند
پشت سر (بلکه از تمام جهات) مراقب پیامبران هستند تا آنان پیام الهی و وحی را بدون کم و کاست به مردم برسانند و شیاطین جن
و انسان نتوانند اصالت وحی را خدشهدار کنند. ص: 292 این محافظت و امداد الهی براي
4. در این آیات به علم غیبی اشاره شده که به پیامبران مورد رضایت داده میشود. «1» . پیامبران یکی از دلایل عصمت آنان است
البته روشن است که همهي پیامبران برگزیده و مورد رضایت خدا هستند و این صفت، توضیحی است که میتواند اشاره به معیار
گزینش افراد براي اعطاي علم غیب باشد. یعنی خدا از هر کس راضی باشد، به او علم غیب میدهد که البته درجات علم غیب افراد
یکی از مصادیق این غیب است که به پیامبران عطا میشود و مورد محافظت قرار « وحی » متفاوت است. و نیز روشن است که
میگیرد، و گرنه علم غیب محدود به آن نیست. 5. طبق این آیه، هدف محافظت از پیامبران آن است که خدا بداند و معلوم دارد
که آنان رسالتها و پیامهاي الهی را به طور کامل به مردم رساندهاند. مقصود از دانستن خدا در این آیه، علم فعلی و تحقّق خارجیِ
علم اوست؛ یعنی پیامبران عملًا رسالت او را ابلاغ کنند، و این مطلب معلوم و محقق شود؛ وگرنه خداي متعال نا آگاه نیست تا
بخواهد چیزي را بداند. آموزهها و پیامها: 1. علم غیب مخصوص خداست. 2. خدا علم غیب خود را به افراد مورد پسندش
. عطامیکند. 3. پیامبران داراي علم غیب هستند. 4. پیامبران الهی (و وحی و علوم غیبی) تحت مراقبت دقیق قرار میگیرند. 5
عصمت پیامبران در رساندن وحی تضمین شده است. 6. فرستادگان و مبلغان را تحت نظر داشته باشید تا کارشان صحیح انجام
ص: 293 «2» . گیرد
بخش